پرونو گرافی یا اعتیاد جنسی یکی از رایج و پر جاذبه ترین بخش اینترنت برای نوجوانان و جوانان میباشد.
تعدد شبکه های پرونوگرافی، عضویت رایگان، مشاهده و ایجاد ارتباط از طریق کامپیوتر در هر نقطه، زمان و مکان این موقعیت را بوجود می آورد تا قشر جوان بتواند به موضوعاتی دسترسی داشته باشد که در اجتماع و محیط های خانواندگی تقریبا امری غیر ممکن و ناپسند می باشد.
این موضوع علی رغم ظاهر که تصور میشود تنها یک کنجکاوی محض است و در هر زمان که بخواهیم می توان از آن دست کشید است. متاسفانه باید گفت دورغی است محض چرا که مشاهده فیلم و یا مجلات پرونوگراف ( مشاهده فیلم های شهوت آمیز که در آن بدفعات آمیزش جنسی بین یک و یا چندین زوج از دوجنس مخالف و یا هم جنس می باشد که دارای درجات و سطوح مختلف می باشد) و تدوام بخشی عاملی است که فرد درآن بتدریج غرق می شود و هیچ راه بازگشنی در آن نیست. همچنین مشاهده و تداوم بخشی دراین رابطه باعث تخریب و صدمه ذهنی می گردد.
مطابق یکی از بررسی های بعمل امده در این زمینه، مشاهده فیلم های پرونوگرافی تاثیری همچون کوکائین بر ذهن دارد
بر اساس گزارش دنیای خبر و به نقل از آقای نیلسون نت ریتیگ از ایلات متحده امریکا تنها در ماه ژانویه سال 2000 هفده میلیون و پانصد هزار نفر از شبکه های پرونوگرافی بازدید کردند.
پرونوگرافی نه تنها بر ذهن فرد تاثیر مخرب می گذارد بلکه افراد را تشویق می کند تا از نظر جنسی بیشتر حالت سلطه جو و پرخاشگر داشته باشند. مطابق گزارش دنیای خبر(مورخ 27/3/2000) آمار فروش ویدئو، آلات و لوازم متعلقه جنسی از طریق خط اینترنت هشت درصد از کل فعالیت های تجاری سال 99 در ایلات متخده امریکا میباشد که بالغ بر 18 بیلیون دلار میباشد
قربانیان عمده این دسته
قشر جوان قربانیان عمده عاملان و دست اندرکاران این تبلیغات می باشند. مخصوصا نوجوانان که در رده سنی بین 12-17 سال می باشند.
این گروه سنی عاملی برای ثابت نگه داشتن حرفه پرونوگرافی و عاملین آنها است که بظاهر جذاب و لذت بخش است. پرون و پرونوگرافی تنها متعلق به قشر جوان و یا یک گروه سنی خاص نیست بلکه موضوعی است که براحتی می تواند بر هر گروه سنی، جنسی، ملیتی، گروه های فرهنگی و حتی مذهبی تاثیر گذار باشد.
پرون و پرونوگرافی تنها مشاهد و لذت جنسی نیست بلکه اعتیادی است که همچون مواد مخدر ویرانگر و دارای درجات مختلف میباشد
پرونو گرافی همچون بیماری دارای درجات متفاوت می باشد که در هر دوره نتایج و عواقب خاص خود را دارد.
دوره اول، احساس کنجکاوی و تمایل به دخیل شدن در آن جهت اطلاع بیشتر و یا بدست آوردن لذت جنسی است.
امری که احتمالا امکان گفتگو در مورد آن با دیگران نیست. اگر چه انگیزه عمل می تواند موضوعاتی دیگری نیز باشد ولی کنجکاوی بدلیل ممنوعیت و قدغن بودن یکی از موضوعاتی است که اغلب باعث شروع این دوره می گردد. دراین مرحله است که به فرد احساس قدرتمندی الغا می شود و سعی می شود تا با ایجاد رویای خیالی و دستیابی به آن به خود ارضایی برسد. موضوعی که پس از مدتی کوتاه ملکه ذهن فرد می گردد و فرد را بر آن میدارد تا اغلب به آن تفکر کند
دوره اول، احساس کنجکاوی و تمایل به دخیل شدن در آن جهت اطلاع بیشتر و یا بدست آوردن لذت جنسی است.
دوره دوم، تمایل مندی فرد برای کنجکاوی و دخیل شدن بیشتر فرد می باشد. همانطور که یک فرد معتاد پس از مدت زمانی خواهان دریافت و استفاده بیشتر از ماده مورد اعتیاد می باشد. در این دوره است که فرد با مشاهده و یا استفاده از دارو و وسائل دیگر سعی در بدست آوردن لذت بیشتر میکند و یا سعی در دراز کردن مدت زمان لذت بخشی میباشد
دوره سوم، یا دورمتوسط که منجر به عملیاتی خلاف قانون و معیارهای اجتماعی است. اعمالی چون تجاوز جنسی به جنس مخالف و در نوع پیشرفته آن حتی سو استفاده جنسی نسبت به کودکان بدون در نظر گرفتن نتایج منفی و غیر قانونی آن
مرحله چهارم، دراین دوره است که فرد حاضر است برای ارضا شدن و بدست آوردن لدت جنسی خود حاضر است حتی مبالغی را نیز به دیگران که بعنوان رهبر و یا مرشد معرفی می گردنند بپردازد.
اگر چه این وضعیت ممکن است در وهله اول برای کسانی که در این موقعیت قرار نگرفته اند سئوال برانگیز و غیر قابل قبول باشد ولی واقعیت این است که زمانیکه افراد در این قهقرا قرار می گیرند متاسفانه دیگر قادر نیستند تا بدرستی تشیخص دهند و خود را چون بیماری و یا مقصری می دانند که محتاج است تا بتوسط دیگری مورد تنبیه و یا تعلیم قرار بگیرد.
متاسفانه از آنجا که این افراد نمی توانند و یا نمی خوهند تا این موضوع را با دیگران در میان بگذارند تصور می کنند که این آخر خط برای ایشان میباشد و این سرنوشتی است که برای ایشان تعیین شده است که ایشان باید درآن به پایان ببرند.
اما حقیقت این است که حتی برای این افراد نیز امید است اگر تصمیم بگیرند که عوض شوند و راه خود را تغییر دهند
اقتباس از مجله الکترونیکی آتش تاریکی
کارشناسان در حال مطالعه روی اثرات روانی دیدن عکس و فیلم های محرک جنسی(pornogeraphy) هستند.آنها معتقدند که دیدن این صحنه ها می تونه اعتیاد آور باشه و برای سلامت روحی افراد مضر هست و از اصطلاح سمی بودن(toxic) برای افراد استفاده میکنند... و اثر اونو با کوکائین مقایسه کرده اند.یک روانپزشک معتقد است که با دیدن مکرر این صحنه ها.. شخص بطور نا خود آگاه به انجام ارضاء جنسی از طرق غیر عادی تمایل پیدا میکند.. مثل: سکس با حیوانات, سکس گروهی, و سادومازوخیسمی با شریک جنسی خودش که یکجور انحراف جنسی تلقی میشود
قبل از اینکه اینترنت گسترش پیدا کند..شما برای اینکه به این تصاویر دسترسی داشته باشید.. مجبور بودید برید بیرون و مجله سکسی بخرید.. یا فیلمی رو اجاره کنید( البته منظور در کشور های خارجی هست).. اما اکنون 420 میلیون سایت شخصی سکسی در اینترنت وجود داره( قبل از فیلترینگ اینترنت در ایران).
شکی نیست که دیدن این تصاویر روی زندگی فرد اثر منفی واضحی داره( خارج از مسائل روانی نامطلوب).. مثل: استفاده اعتیاد آور از کارت اعتباری, بی خوابی, انجام ندادن مسئولیت های روزانه. از طرف دیگر بعضی روانپزشکان مایل هستند از وآژه وسواس استفاده کنند تا اعتیاد...گرچه گاهی افتراق بین اعتیاد و وسواس سخته.. اما این تشخیص اهمیت زیادی داره.خیلی از افرادی که این مقالات رو تحت عنوان اعتیاد به سکس مطالعه می کنند و روی خودشون امتحان می کنند.. احساس میکنند به سکس اعتیاد پیدا کرده اند.. اما هنوز تعریف روانپزشکی واضحی از اعتیاد به سکس نداریم.از طرف دیگر روانپزشکان دیگری معتقدند که باید همان معیار هائی که برای اعتیاد به قمار و مواد مخدر و محرک بکار میرود رو برای اعتیاد به سکس نیز استفاده کنیم. روانپزشکانی که با چنین بیمارانی سروکار دارند.. معتقدند که اونها بیمارانشان رو مثل سایر معتادان درمان میکنند.این روانپزشکان معتقدند که همان طور که در اعتیاد به مواد مخدر.. نیاز به استفاده از مواد بیشتری برای کسب رضایت روانی هست...
در این مسئله هم وجود داره.. و بیمار برای کسب همان احساس قبلی خودش نیاز داره که وقت بیشتری برای این مسئله بزاره و پروسه معیوب بیشتری ایجاد میشود.
علتی که باعث مراجعه به تصاویر دور از اخلاق جنسی ذکر شده اینها هستند:
1-دیدن اون جنبه تفریحی سکسی که خودشون در رویاهاشون تصور میکردند
2- چون نمی تونن اون نوع از سکس ها رو با شریکشون مطرح کنند ... در کتب و مجلات و فیلم و سایت جستجو می کنند
3- تحریک اونها برای خود ارضائی
علت دیگر مراجعه افراد به چنین تصاویری. اینه که اونها از قبل دوست داشتن که فلان روش مقاربت جنسی رو با شریکشون داشته باشند.. اما به دلائلی نتونستن... مثلا مردی دوست داشته سکس دهانی داشته باشه.. اما شریکش هیچوقت اجازه اینکارو بهش نداده.. حالا دوست داره حد اقل تصاویرشو ببینه..
از طرف دیگه.. روانپزشکان معتقدند.. دیدن صحنه های سکسی تا حدی می تونه جزیی از سکس سالم باشه.. اما از جهات دیگه می تونه به سلامت روابط جنسی زناشوئی آسیب بزنه..چون ممکنه این افراد بدون اینکه با شریکشون تمایل به اون نوع مقاربت رو مطرح کنند.. به انجام روشهای غیر معمول گرایش پیدا کنند.
یکی از دلائل مراجعه به تصاویر غیر اخلاقی تحریک شدن برای انجام خود ارضائی هست. و در همین زمینه یکی از روانپزشکانی که مطالعاتی در رفتار های عادی و غیر عادی سکس داشته, معتقد هست که به نظر او اطلاق لفظ اعتیاد به سکس برای کسانی هست که از نظر اجتماعی رفتار جنسی مطلوب ندارند.. مثل خود ارضائی.خیلی ها فکر میکنند این فقط مردان هستند
که براحتی با دیدن تصاویر جنسی تحریک می شوند.. در صورتیکه زنان بسیاری هستند که به همین دلیل به این تصاویر مراجعه
میکنند.اون خانم روانپزشک انجمنی رو روی اینترنت به همین منظور راه اندازی کرده (Smart Girls' Porn Club) .. و نتایجی رو هم از کارش گرفته.. به این ترتیب که تا کنون هیچ خانمی که ظاهرا مثل مردا به این تصاویر مراجعه میکرده و عضو کلوب اون هم بوده... اظهار تمایل نکرده که دلش میخواد این نحوه ارضاء شدن رو متوقف کنه...
لغت پورنوگرافی ریشه در یك لغت یونانی به معنای «نوشتن درباره فواحش» دارد. اگرچه تعریف مدرن و جامعی كه مورد قبول تمام جوامع قرار گرفته باشد هنوز نوشته نشده، اما یك نكته در تمام تعاریف مشترك است و آن عیان و بی پرده بودن در موضوعات جنسی و سكسی است. اختلاف نظر بیشتر بر سر این است كه آیا این تولیدات هنر است یا مستهجن، خوب است یا بد، بی ضرر است یا مضر؟ مردم اغلب به محصولاتی بر چسب «پورنوگرافی» می زنند كه اصول عقیدتی آنان را زیر پا گذاشته باشد و در عین حال مواردی را كه مورد قبول و یا پسندشان بیابند، «هنر» و یا «شهوت انگیز» می نامند.
اثرات پورنوگرافی
از سال 1960 تحقیقاتی در زمینه تاثیرات تولیدات سكسی بی پرده و عریان و در معرض آنان قرارگرفتن، صورت گرفته است. این تحقیقات كه بیشتر حول و حوش تولیداتی كه به طور رایج در بازار تجاری امروز در دسترس عموم قرار دارند و به منظور بر انگیخته شدن شهوت استفاده برندگانشان تهیه شده اند، می چرخند.
سه اصل مهم در این تحقیقات مورد توجه بوده است:
1. درجه عریانی،
2. وجود خشونت،
3. وجودصحنه هایی كه زن در موقعیتهای پست و خوار به نمایش گذاشته شده است.
انواع محصولات
عریان ترین و بی پرده ترین كتابها، مجلات و فیلمهای ویدئویی برای استفاده مردان غیر-همجنس گرا (Hetrosexual men ) به بازار عرضه می شوند. در سالهای اخیر محصولات بیشتری برای زنان و همچنین همجنس گرایان زن و یا مرد به چشم می خورد. در تمام این محصولات عریانی و برهنگی و درگیر بودن در اعمال جنسی به نمایش گذاشته می شود. در كمتر از %10از این محصولات خشونت مشاهده می شود كه درصد كمتری از آن (%3-%1) به شكل خشونت بدنی و یا تجاوز جنسی خود نمائی می كند. با وجود افزایش روز افزون در تولید اینگونه محصولات، در مقایسه با سالیان گذشته، خشونتی در آنان دیده نمی شود و یا خیلی كمتر به چشم می خورد. در بعضی از این محصولات، غلبه و تسلط مرد بر زن و افسانه تجاوز ( عقیده ای كه بر اساس آن خیال داشتن سكس خشن و توهین آمیز برای زنان شهوت انگیز و لذت بخش است) به تصویر كشیده شده كه از نظر آماری %33-%15 كل موارد را در بر گرفته اند.
واكنشها
نظرات و واكنشهای متفاوتی نسبت به پدیده پورنوگرافی وجود دارد؛ بعضی واكنشی منفی نسبت به محصولات آن نشان می دهند، درصورتیكه بعضی دیگر حداقل تا حدودی آن را پذیرفته و محصولات را شهوت انگیز می یابند. مقبول بودن و پذیرش پورنوگرافی در نزد یك شخص در بوجود آوردن احساسات مثبت و بر انگیختگی شهوت موثرتر از شخصی است كه به نفی كامل آن میپردازد. هر چند كه حتی در افرادی كه مخالف این محصولات هستند، چه زن و چه مرد، تمایلات جنسی تا حدی بیدار می شود. مردان گرایش بیشتری به تولیداتی كه مرد را در حالت غلبه و تسلط بر زن نشان میدهند دارند و در كل تمایل بیشتری به این گونه تولیدات دارند. افرادی كه اختیار و قدرت را در دست دارند و پیرو روش محافظه كارانه اند و یا عقاید مذهبی دارند، احساس گناه بیشتری را بعد از درگیری در چنین تجربه ای در خود حس می كنند و در رویاروئی با این مسئله به مخا لفت و بروز واكنشهای منفی می پردازند. حتی اگر از نظر جنسی برانگیخته شوند، این محصولات را نا مناسب و ناخوشایند می یابند.
تغییرات در راه و روش و رفتارهای جنسی
قرار گرفتن در معرض محصولات پورنوگرافیك، مقاومت دربرابر این گونه تولیدات را افزایش می دهد بجز در كسانی كه با یك پیشینه منفی با این پدیده روبرو می شوند. افرادی كه توسط این كالاها برانگیخته می گردند، معمولا چند ساعتی بعد در نوعی از یك عمل جنسی درگیر می شوند. درصورتیكه فردی در تماس مداوم و كوتاه مدت با این تولیدات باشد، افزایش بی علاقگی و بی تفاوتی كم كم در آن فرد بوجود می آید كه البته بعد از مدتی قطع تماس، این خلاءِ كنجكاوانه مجددا پر می گردد.
رفتارهای خشونت آمیز بر علیه زنان
دلایل واضحی چون علل اخلاقی و قانونی محققین را از بررسی، مطالعه و آزمایش در این زمینه كه آیا بودن در معرض كالاهای پورنوگرافیك كه در بر گیرنده بالاترین درجه بی پرده گی، عریانی و خشونتند، باعث خشونتهای جنسی می شوند یا خیر، باز می دارند . ولی محققین قادر به مطالعه گذشته مردانی كه مجرم جنسی شناخته شده اند، بوده اند و توانسته اند كه تاثیر محصولات پورنوگرافیك را بر آنان مطالعه كنند. مجرمان جنسی بیشتر در دامان خانواده هایی كه نسبت به موضوعات جنسی و آموزش آن سخت گیر ویا بی تفاوت بوده اند، رشد می كنند. در مقایسه با دیگر افراد، این عده تجربیات تلخ جنسی دوران كودكی، مانند سوءاستفاده های فیزیكی و جنسی را با خودبه یدك می كشند. بعضی از این مجرمان در تماس بیشتری با كالاهای پورنوگرافیك بوده اند ولی این تماس به تنهایی دلیلی بر كردار آنان نبوده است.
تحقیقات نشان می دهد كه تماس با تولیدات پورنوگرافیك كه فاقد عامل خشونت هستند باعث ازدیاد خشونت بر علیه زنان نمی شود. برای اكثر افراد خشونت و سكس تفكیك پذیر است. ولی درصد كمی از مردان، مخلوط سكس و خشونت را شهوت انگیز می یابند و باعث درگیر شدن واكنشهای خشن جنسی می شود.
آیا پورنوگرافی مضر است؟
جواب این سوال كمی پیچیده است: «بستگی دارد». بستگی به اعتقاد و طرز نگرش فرد نسبت به تماشای فرد/افراد دیگر در حین انجام عمل جنسی دارد و میدانیم كه این عقیده می تواند بسیار منفی و یا برعكس مثبت باشد. در واقع این گونه محصولات ابزار مفیدی برای درمانگران و آموزش دهندگان به منظور كاهش عصبیت و و یا بالا بردن سطح دانش سكسی افراد بوده اند و یا افراد و همسرانی كه قصد تقویت لذت جنسی خود را داشته اند از آنان به خوبی استفاده كرده و می كنند. امّا شكی وجود ندارد كه محصولاتی كه كودكان را دستمایه كار خود قرار می دهند كاملا غیر قابل قبول می باشند. همچنین شكی نیست كه تولیداتی كه به نمایش سوءاستفاده جنسی از زنان، ویا استفاده از خشونت و خوار شمردن زن می پردازند و به ترویج این گونه اعتقادات می پردازند، در ازدیاد خشونتهای جنسی مخصوصا در افرادی كه زمینه قبلی دارند نقش موثر دارند.
چاره چیست؟
در تماس بودن با محصولات پورنوگرافیك كه خشونت و سكس را دستمایه كار خود قرار می دهند در بوجود آوردن ناهنجاریهای ذهنی و رفتاری نقش دارند ولی آیا سانسور كلید حل معماست؟!
سانسور قادر به پایان دادن خشونتها وقطع نمایشهای سكسی نخواهد بود. ریشه در جای دیگری آبیاری می شود و با قطع شاخه ما فقط به گول زدن خود مشغول خواهیم شد. این مشكل یك و یا معلول است و نه علت. محرومیت شدید كودكان و خودداری از آموزشهای جنسی هم راه حل مشكل نیست و نتیجه ای برعكس خواهد داد. نظر شما چیست؟
پورنوگرافی کودکان در اینترنت
«پونوگرافی کودکان در اینترنت، مسئلهای غیرقابل تحمل» عنوان کتابی است که اخیراً توسط فیلیپ جنکینز به نگارش درآمده و در آمریکا منتشر شده است. مقاله زیر به معرفی و نقد و بررسی این کتاب پرداخته و در مجموع با نویسنده کتاب همرأیی نشان میدهد و نگرانی نویسنده را از رواج پدیده زشت و غیرانسانی پورنوگرافی کودکان در یط اینترنت میستاید.
زمینههای اندکی از رفتارهای جنسی وجود دارد که مانند سوءاستفاده جنسی از کودکان به شدت محکوم شده باشد و در عین حال، بسیار کم زیر نظر و تفکر موشکافانه و نقادانه قرار گرفته باشد. پورنوگرافی کودکان (با آن که تعریف مستقل و پذیرفتهشدهای ندارد) اغلب به عنوان مظهر سوءاستفاده جنسی معرفی میشود. درنتیجه، کتاب آقای جنکینز برای کسانی که علاقهمند به مسائل و مشکلات ناشی از تمایلات جنسی به کودکان و نوجوانان، سوءاستفاده جنسی، پورنوگرافی و موارد شهوانی بر روي اینترنت هستند، مفید واقع میشود. علیرغم نقصهای کتاب، هیچ نوشته همتراز دیگری وجود ندارد که فرهنگ نابهنجار پورنوگرافی کامپیوتری کودکان را براساس افکار و عقاید خود فعالان امر، مورد بررسی قرار دهد. عقایدی که عمدتاً از طریق تابلوهای پیامرسانی اعلام میشود و پاسخگوی افرادی است که به دنبال جمعآوری تصاویر پورنوگرافی کودکان میباشند.
جنكینز به صراحت بیان میکند که تصاویر پورنوگرافی کودکان، استثمارگرانه و تجاوزکارانه است، اما (معمولاً) در بحث از نوع و میزان مشکل و عکسالعملهای ممکن در رابطه با آن، آرام و منطقی عبور میکند. جنكینز در کتاب نه فصلیاش [با عنوان «پورنوگرافی کودکان در اینترنت، مسئلهای غیرقابل تحمل»] به طور ویژه به موارد و مطالب اینترنتی مورد توجه مردانی که به دختران نوجوان یا نابالغ گرایش دارند، میپردازد. (او وجود گروه مشابهی از مردان را که به پسرها تمایل دارند، تصدیق میکند، اما بیان میدارد که نتوانسته فرهنگ مشابه اینترنتی برای این گروه بیابد.) به گفته جنکینز، پیدا کردن این موارد و مطالب در اشکال دیگر (مثلاً در مجلهها و فیلمها) به خاطر وجود جریمههای حقوقی سنگین و موفقیت در اجرای قانون برای ریشهکن کردن تولید و خرید و فروش رسمی آنها تقریباً غیرممکن است. وی در اولین فصل کتابش، خصوصیات سکسی برخی از موارد پورنوگرافی کودکان را بر روی اینترنت شرح میدهد، سپس برای نوشتن این کتاب، 3 هدف قائل میشود: الف) ارائه تحقیقی انتقادی از تلاشهایی که به منظور کنترل محتوای اینترنت صورت گرفته است؛ ب) فهمیدن آنکه چرا جامعه چنین دیدگاه تحریفشدهای از خطرات اینترنت برای کودکان و به طور عمده رخنه تدریجی کامپیوتر (Cyberstalking) دارد؛ و ج) بررسی اثرات فرهنگ نابهنجار پورنوگرافی اینترنتی کودکان در تئوریهای انحراف اخلاقی.
صرف گرفتن تصویری سکسی از یک کودک یا نوجوان به منظور مشاهده روی صفحه مانیتور، طبق قانون فدارل آمریکا ممنوع است، بدون در نظر گرفتن این که تصویر ذخیره شود یا به دیگران منتقل شود. برای اجتناب از این مشکل، منبع اصلی اطلاعات جنکینز، پیغامهایی بود که بر روی تابلوي اعلانات اینترنتی (1) دیده میشد. در آنجا، جمعکننده تصاویر پورنوگرافی کودکان، در مورد فعالیتشان صحبت میکردند و اطلاعات رد و بدل میشد ولی اثری از تصاویر غیرمجاز وجود نداشت. وی همچنین قابلیت «نمایش خود به خود» (2) جستجوگر نت اسکیپ (Netscape) خود را از کار انداخت، به این معنا که عکسهای سایتهایی که به آنها رجوع میکرد، به طور خودکار بر روی مانیتورش به نمایش درنمیآمدند بلکه به صورت نمادهای تصویری کوچکی درمیآمدند که فقط نشان میداد، عکسی وجود داشته است. البته این سوال ایجاد میشود که اگر جنكینز تصاویر را ندیده باشد، چه طور میدانست که آن سایتها واقعاً شامل پورنوگرافی کودکان میباشند؟
جواب این است که کلکسیونرهای این نوع تصاویر، از طریق پیغامهای خود به روی بردهای خبررسانی، به سرعت یکدیگر را آگاه میساختند که آیا سایت واقعاً حاوی تصاویر کودکان و نوجوانان میشود یا خیر؛ و نظراتشان را در مورد مضامین سایت بیان میکردند. کلکسیونرها عملاً مانند منابع خبری بودند. استفاده جنکینز از پیغامهای اعضای حقیقی یک خرده فرهنگ جنسی میدهد تا با آن به نوشتهها و تصاویری از بسیاری فعالان زمینههای سکسی غیرعادی و یا اشکال ممنوع رفتار جنسی، خارج از شرایط بالینی و قانونی دسترسی یابند.
در فصل دوم، جنکینز نادرستی ادعاهای شدیداً احساسی پیرامون تجارت فیلمها و مجلات پورنوگرافی کودکان در دهه 1970 میلادی ـ قبل از غیرقانوني اعلام شدن آن ـ را برملا میسازد. این موضوع، صنعتی چند میلیارد دلاری نبود که صدهاهزار کودک را استثمار کند، بلکه حداکثر صنعتی چند میلیون دلاری بود که از طریق قوانین فدرال در ایالات متحده، تقریباً يك شبه از ميان رفت. با اين وجود، بعدها تابلوي اعلانات شبكههاي داخلي – و پس از آن شبکه جهانی اینترنت و امکانات گرافیکی پیشرفته آن ـ به پورنوگرافی کودکان اجازه داد تا دوباره از راه کامپیوترپدیدار شوند. اکثر تصاویر پورنوگرافی کودکان، شامل کودکان و نوجوانانی هستند که با بدن برهنه ژست گرفتهاند که این مسئله در اکثر کشورهای غربی ممنوع نمیباشد. با این حال، تعدادی عکس سکسی از نوجوانان یا افراد نابالغ در حال اعمال سکس با یکدیگر و یا با بزرگسالان قابل دسترسی است. در حالی که به نظر میرسد، بعضی از تصاویر از فیلمها و مجلههای دهه 70 بیرون کشیده شدهاند. سایر عکسها از «توریستهای سکس» هستند؛ یعنی توسط مردانی گرفته شدهاند که در جستجوی دستیابی جنسی کمخطرتر به افراد کم سن و سال، راهی کشورهای آسیایی و آمریکای لاتین شدهاند.
در فصل سوم؛ جنكینز به شرح دادن نظام این فرهنگ نابهنجار اینترنتی میپردازد و آن را در 4 بخش توضیح میدهد. بخش اول، گروههای خبری (3) در یوزنتها (4) هستند، بازماندگان شبکههای بیبیاس داخلی (5) (BBS).
دومین بخش بزرگ، داستانها هستند که فقط متن داستان را شامل میشوند و نه تصاویر؛ در نتیجه، این سایتها قانونی عمل میکنند. دسته سوم، گروههای سهیم در سرورهای تجاری هستند؛ اما جنكییز شرح میدهد که چگونه این گروهها عموماً به سرعت بسته میشوند (هنگامی که ارائه دهندگان خدمات اینترنتی از هرگونه معامله پورنوگرافی کودکان باخبر شوند.) آخرین بخش، تابلوهای اعلانات اینترنتی هستند که منبع اصلی مطالب جنكینز محسوب میشوند. این قسمتها هیچ تصویر غیرمجازی به نمایش نمیگذارند اما مانند بازار اطلاعات عمل میکنند که در آنجا افراد با امنیت کامل، نظر و پیشنهاد مبادله میکنند ؛ از سرگرمی مورد علاقهشان صحبت میکنند (که البته «سرگرمی» اصطلاح خودشان است) و صحبتشان جنبه اخلاقی و دلایل منطقی رفتارهایشان را هم شامل میشود !! و به دیگران درباره وب سایتهایی که در آن میتوان پورنوگرافی كودكان را یافت، آگاهی میدهند و کلمات عبور برای دستیابی به تصاویر را به هم میگویند. اگر بخواهیم یک جای فعال را برای خرده فرهنگ اینترنتی گرایش جنسی به کودکان در نظر بگیریم، این تابلوهای اعلانات، هان جای مورد نظر است.
در فصلهای 4و5 جنکینز جالبترین و مفیدترین مطالب خود را از دیدگاهی روانشناسانه و جامعهشناسانه بیان میکند. او در این جا در مورد ساختار انجمنهای اینترنتی پورنوگرافی کودکان و ارزشها و معیارهای مختلفی که اعضا برای توجیه کارهایشان بیان میکنند، بحث میکند. این کار او با اشاره به تقسیمبندی بست و لاکنبیل صورت میگیرد که افراد منحرف را به تکروها، همردهها، همکارها، تیمها، یا سازمان رسمی طبقهبندی میکنند. این طبقهبندیها به این که افراد کجرو یا منحرف با یکدیگر همدست باشند، در اجرای انحرافات با هم سهیم باشند، یا در کارشان تقسیم ضروری باشد، بستگی دارد. همچنین به این که فعالیت سازمان در طول زمان و با شرایط مختلف گسترش یابد نیز مربوط است. اگرچه الگوی بست و لاکنبیل به نظر میرسد برای انواع بسیاری از انحرافات، از جیببری گرفته تا جنایت سازمان یافته، مناسب است، اما به عقیده جنکینز، انحرافات اینترنتی ممکن است در مقولهای کاملاً جدید قرار بگیرند و قابل دستهبندی در تقسیمات فوق نباشد. کسانی که پورنوگرافی کودکان را جمعآوری میکنند، تکرو هستند. از آنجا که فعالیتهاشان انفرادی است، هرگونه پیشنهاد ملاقات، مورد تمسخر واقع میشود (هیچ تضمینی وجود ندارد که پيشنهادها از سوی افراد مجری قانون نباشد). با این وجود، این افراد تکرو ممکن است در انجمنهای مجازی فعالانه شرکت داشته باشند که در آنجا همه، اعضای دائمی را میشناسند و حتی از راهنمایی آنها بهره میگیرند؛ نظرات و اطلاعات به صورت رایگان رد و بدل میشوند؛ اعضا، وبسایتهای موقت میسازند تا دیگران به کلکسیونهای عکس دسترسی پیدا کنند و حتی نگرانیها و مسائل ذهنی و عمومی مانند جنبههای اخلاقی پورنوگرافی کودکان مورد بحث واقع میشود. این سطح از فعل و انفعال، آنها را (طبق الگوی بست و لاکنبیل) در زمره همکارها قرار میدهد، ولی حس لازم برای تشکیل یک مجموعه متحدد در میان افراد به چشم نمیخورد. این خرده فرهنگ، یکپارچگیاش را تنها از طریق علاقه مشترک افراد، و نه از راه ارتباط رو در رو یا مبادله تجاری، حفظ میکند.
این یافته جنکینز نیز جالب توجه است که همانند بسیاری ازگروههای منحرف، (مثل عاملان جنایات سازماندهی شده)، خرده فرهنگ پورنوگرافی کودکان، جدایی کامل از اصول اخلاقی مرسوم را نشان نمیدهد. این ادعا ممکن است با توجه به شدت محکومیت قانونی و اجتماعی تمایلات جنسی به کودکان و نوجوانان، تعجبآور باشد. در عین حال، مطالعات درباره گروههای تبهکار و منحرف نشان میدهند که این افراد به دنبال معقول جلوه دادن یا «عادی» نمایاندن جنبههای غیرقانونی و محکوم شناخته شده رفتارشان از سوی جامعه هستند. جنکینز به استفاده از راهکارهایی مانند انکار آزار و شکنجه دادن، (آنها میگویند که کودک یا نوجوان خود راضی به این کار است) انکار صدمه زدن به بچهها و محکوم دانستن کسانی که این افراد را محکوم میکنند (با عنوان افراد ریاکار) اشاره میکند. کاربران هم به خودشان القایی میدهند که جنبه تحقیرآمیز نداشته باشد (مانند «پیدو» که مخفف پیدوفیل به معنای متمایل به کودکان است یا «لولی لاور» که مخفف لولیتا لاور به معنای دوستدار دختران نوجوان است). خبر جنایات وحشیانه بر روی کودکان (مانند پرونده دوترو در بلژیک که در آن مهاجمی دختران جوان را میربود، مورد تجاوز قرار میداد و سپس میکشت) با اظهار تنفر و خشم مواجه میشود و ادعا میکنند که «دوستداران واقعی سکس با دختران نوجوان» علاقهمند به لذت متقابل هستند و نه خشونت!
برخی اعضا کارشان را با عبارت «کار زشت را ببین و آن را انجام نده» توجیه میکنند. این افراد تفاوت عمدهای میان دیدن و انجام دادن قائل میشوند و اصرار دارند که هرگز با انگیزه جنسی به کودک دست نخواهند زد؛ این کاری است که آن را زیانبار میدانند!
فصلهای 6 و 7 بیانگر نظر جنکینز در خصوص عکسالعملهای عوامل اجرای قانون و سازمانهای خصوصی در برابر پورنوگرافی اینترنتی کودکان است. عموماً افرادی بازداشت میشوند که مطالب ممنوع را ذخیره کرده باشند و به طور اتفاقی، این عکسها روی هارد دیسک کامپیوترشان پیدا شود؛ یا کسانی که در اتاقهای گپزنی از افراد کم سن و سال تقاضای سکس دارند. عوامل احرایی قانون، همچنین با بعضی از ارائهدهندگان خدمات اینترنتی، خصوصاً آمریکا آنلاین (AOL)، برای دستیابی به اطلاعاتی درباره انتشار و مبادله آن دسته مطالبی که ظاهراً غیرقانونی هستند، همکاریهایی صورت داده است. با این حال، خرده فرهنگ مذکور، معمولاً از چنین لغزشهای آشکاری به دور است و نگرانی شدیدی در مورد عوامل قانونی وجود ندارد. وحشتناکتر از هرگونه اقدام عوامل اجرایی برای اعضای برد، کارهای گروههای خصوصی است. در برخی موارد، ارائهدهندگان خدمات اینترنتی، سایتهایی با محتویات غیرقانونی را از بین بردهاند و تهدید کردهاند که در صورت لزوم، آدرسهای اینترنتی، گزارش فعالیت، و حتی گزارش مطالبی که در دسترس مراجعین قرار گرفته (موارد ذخیره شده توسط کاربران شخصی) را در اختیار عوامل اجرایی قرار میدهند. گروههایی از سارقین کامپیوتری (هکرها) با هدف یافتن و مبارزه با پورنوگرافی اینترنتی کودکان شکل گرفتهاند. ترس از این گروهها، نسبت به ترس از عوامل قانون، شدیدتر است و اینها به دلیل قادر این گروه بودن به فعالیت در خارج از چارچوب قانون، موفقتر هم هستند، ولی در عین حال، بسیاری از کارهای هکرها نیز غیرقانونی است.
در فصل 8، جنکینز گستره جهانی خرده فرهنگ پورنوگرافی اینترنتی را تشریح میکند. نظام و بنیاد این گروهها، گروههای خبری و سایتهای رمزدار، با بهرهگیری از تفاوتهای موجود در نگرش اجتماعی و قانونی کشورهای مختلف قادر به بقاست. بسیاری از تصاویر سکسی، به گفته جنکینز، محصول جهانگردی سکس در کشورهای درحال توسعه آسیا و آمریکای لاتین هستند. تعداد زیادی از بردهای پیامرسانی در ژاپن، روسیه و سایر کشورهای اروپای شرقی مستقر هستند.
در فصل نهم، جنکینز ایدههای خود را درباره راههای کاهش پورنوگرافی اینترنتی کودکان ارائه میدهد. وی معتقد است، تنها پاسخ مؤثر، هدف قرار دادن بنیاد این خرده فرهنگ است. یعنی نابود کردن بردهای پیامرسانی و گروههای خبری که پورنوگرافی کودکان را پخش میکنند. از بین بردن بردها میبایست به صورت کشور به کشور صورت پذیرد تا دستیابی به چنین اطلاعاتی را به تدریج مشکلتر سازد. در مورد گروههای خبری که جایگاه فیزیکی ندارند، توصیه جنکینز، همکاری با ارائه دهندگان خدمات اینترنتی است تا امکان دسترسی را از بین ببرند. هدف نمیتواند نابودی کامل پورنوگرافی کودکان باشد، چون عملاً غیرممکن است، اما میزان مبادلات را به طور چشمگیری کاهش میدهد.
کتاب جنکینیز علیرغم نقصهایش، ارزش فراوانی دارد. او توانسته است، با آرامش راجع به پورنوگرافی کودکان بحث کند، در همان حال که تنفر شخصی خود را از موضوع به صراحت نشان میدهد. این مسئله به خودی خود پیروزی محسوب میشود، چون در باب موضوعی است که جنونآور تلقی میشود. روش او به راهی ممکن و باارزش برای تحقیق روی خرده فرهنگهای اینترنتی که در بسیاری حوزههای ممنوع و زننده جنسی فعالیت دارند، اشاره میکند. بحث او راجع به بنیاد و زیرساخت خرده فرهنگ و پراکندگی آن در سراسر دنیا، روشن میسازد که چرا تلاشهایی که برای کنترل این معضل، براساس سنگینتر شدن جریمهها و نظارت همه جانبه بر اینترنت، صورت گیرد، نه تنها از مشکل نمیکاهد بلکه حقوق صدها میلیون کاربر را نیز زیرپا میگذارد. پیشنهادات او برای اصلاح قوانین، ظاهراً در کاهش بسیاری از پیگردهای قانونی بیمورد «پورنوگرافی کودکان» تأثیر به سزا خواهد داشت. پژوهش او در اخلاقیات و توجیهات اعضای خرده فرهنگ در بحثهای بین خودشان، بینش سودمندی از چگونگی تلقی و توجیه کارها از دید اعضای خرده فرهنگ به ما میدهد. منابع اطلاعاتی اندکی از پورنوگرافی کودکان که واقعاً برای محققان زمینههای جنسی ثمربخش باشند، وجود دارد؛ این کتاب، علیرغم کاستیهایش، یکی از آنهاست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر